♥ داستان های آموزنده ♥
♥ باشگاه علمی تخصصی یوگا پرنده آزاد ♥
♥ داستان دو گرگ ♥
سرخپوستی پیر به نوه ی خود گفت : فرزندم در درون ما بین دو گرگ کارزاری بر پاست . یکی از گرگ ها شیطانی به تمام معنا ، عصبانی ، دروغگو ، حسود ، حریص و پست و گرگ دیگر آرام ، خوشحال ، امیدوار ، فروتن و راستگوست . پسر کمی فکر کرد و پرسید : پدر بزرگ کدامیک پیروز است؟ پدر بزرگ گفت : همانی که تو به او غذا می دهی .
♥ لحظه هایتان پر از یاد خدا ♥
♥ باشگاه یوگا پرنده آزاد ♥